آیا یک کیم کارداشیان غرب می تواند زندگی شما را بهبود بخشد؟

"ضد آن" یک کلمه قوی است، که معمولا برای مفاهیم و ایده های بزرگ محفوظ است. و با این حال، تنها کلمه ای است که به طور کامل من ارتباط شخصی خود را با پدیده ای که کیم کارداشیان غرب است را خلاصه می کند.

من اشتباه نکنم، من چیزی در برابر کیم ندارم (آیا می توانم او را کیم می نامم؟ آیا او رسما به شهرت مونولوگ رسید؟) در واقع، تمام شواهد نشان می دهد که او یک شخص دوست داشتنی است، همه ی آرزوها و آرزوها. سرزنش آن در سالها صرف نوشته شده در مورد سبک بی نظیر فرانسوی است، اما من به سادگی زمان سختی را در رابطه با نامزدی نامطلوب خود از تجدید نظر جنسی، با شیوه زندگی همراه آن بسیار متفاوت از خود من. جایی که کیم از تعطیلات لوکس با جت خصوصی لذت می برد، من برای سفر پرماجرا به اتوبوس های اتوبوس با اتوبوس های سه گانه ای می روم. جایی که کرم آرایش معمولی کیم شامل چیزی شبیه به 50 مرحله می شود، من حداکثر تا پنج برابر می شود. از آنجا که او راحت است "داشتن جنسیت خود را" (هر آنچه که حتی به معنای)، من دائما سعی می کنم منفی را کاهش دهد. و با این حال، آیا نیل دونالد والش نبود که یک بار گفت که زندگی در انتهای منطقه راحتی خود آغاز می شود؟ کنجکاو برای دیدن آنچه که در کنار من بود، تصمیم گرفتم یک لباس الهام گرفته از کیم ک. را بر روی یک تاریخ، بدون هیچ کمکی تست کنم.

من با تحقیق از آخرین ظاهر کیم شروع کردم. در میان کارهای اخیر خود در گروههای تک نفره نسبتا ضعیف، من در مورد لباسهای بدن مجلسی (از جمله شمارههای Dolce & Gabbana کوچک با درج Mary Virgin Mary)، شلوار توری از انواع لباس زیر زنانه (پوشیدنی با بلوز کاملا براق، bien sûr) و یک مینی کیوت چرمی اسکینتیگ، با همه چیز از کتوزول های توری تا لباس های بدنسازی، به هم متصل می شوند. آخرین فرد به نظر می رسد عجیب آشنا و مطمئن شوید که به اندازه کافی، من به سرعت یک doppelgänger در پشت گنجه من قرار گرفت، دور از باشگاه روز گذشته گذشته است. من جایگزین بدنی برای کت و شلوار یک کاسه کوچک کردم و با پاشنه ایسای مییاک پالتو را خالی کردم و یک دسته از دو گروه کیم را به وجود آوردم. یکنوع بازی شبیه لوتو!

چالش بعدی من یافتن یک تاریخ بود. همانطور که کسی که در هفته دوم از مدرسه بازی استلا آدلر شکست خورد، می دانستم که هیچ راهی برای حفظ یک چهره ی مستقیم در برابر یک مردی که هرگز ملاقات نکردم، وجود داشت. من هم دقیقا یک تیم محافظان نداشتم تا من را در مواردی که همه چیز به هم ریخته بود، برگردانم، بنابراین مسیر ایمن را طی کردم و به یک سابق رفتم که هنوز هم دوست هستم و خواهش می کنم که بیش از یک نوشیدنی بگیرم. به طور تصادفی، این همان سابق است که به طور مرتب به من شکایت می کند به نظر می آید مانند "دمدمی مزاجی در beanie" پسر، من در مورد او را نشان می دهد!

با توجه به تحقیقات من، کیم دو ساعت و 50 مرحله و یک تیم گلم آماده می شود - یک نسخه مدرن از دادگاه سلطنتی. برای کمبود وقت و منابع، من یک دوست و یک مشتاق نگهداشتن با طرفداران کارداشیان نامیدم و از او خواسته بودم که به عنوان بانوی منتظر ماندم و به او کمک کنم تا موهایم و لایه 10 را متفاوت (احتمالا منقضی شده) محصولات پوستی. او به من دستور داد تا خودم را در روغن بپوشانم تا علامت تجاری کارداشیان را خلق کنم. من عاشق خوردن سگ من (به طوری پلبی!) و به سرعت فراموش کردم، اشتباه است که به عقب برگردانید من در طول عکس های بعدی من. من بانوی منتظر را سرزنش می کنم، به او می گویم که احتمالا کیم احتمالا کسی است که روغن او را برای او انجام دهد.

ما هر دو توافق کردند که من نگاه کیم را بریده بودم، اما واقعا او را دوست نداشتم. به جای خالی کردن زنانه یا حساسیت و یا هر ویژگی دیگر از Kim-esque، من بیشتر مانند نسخه ی اواسط دهه ی 20 میل خودم را احساس کردم، آماده ی رفتن به (اصلی) ییلاقی 8 بودم و به هر شکلی که شب در فروشگاه داشتم ضربه می زدم. حتی دو بلوک به هتل Beekman بروید، جایی که تاریخ خود را به طور استراتژیک برنامه ریزی کرده ام، موجب یک دیو وو وحشی شد. آنها وجود داشت - ستاره ها، چشم اندازها، ارزیابی های سر به انگشت - همه این توجه جنسی غیر ضروری من در همان زمان که اعتماد به نفس من آموخته بود به طور مستقل وجود داشته است تکان خورده است.

همانطور که ما به Beekman نزدیک شدیم، من راه رفتن به پایین خط حافظه از احساس احساس خجالت سرازیر شد. زوج های محترم به دنبال آن بودند که به هتل بیفتند، زنان در لباس تابستان زیبا لباس پوشیدند، و هیچ کدام از کت و شلوار حمام را در نظر نگرفتند. با نادیده گرفتن قضاوت آشکار آنها، من خودم را با سایه های بزرگ مخفی کردم و پاپارا زاده بانوی من در انتظار چند صد عکس از من گرفت. فقط سه نفر از آنها قابل نمایش بودند، که باعث قدردانی تازه برای کیم و توانایی او در تمام دوران دوربین شد.

همانطور که تنها در نیویورک اتفاق می افتد، در آن لحظه گروهی از مدل های جوان راه می رفت. هر سه نفر به رنگ مشکی پوشانده شده بودند، هر کدام یک قسمت کشش معده، شکاف، یا پا را نشان می دادند، یک حزب الکساندر وانگ زنده می ماند. آنها همه را به من ارزانی می کردند، انگار که مشخص کنند که کدام باشگاه آنها را در شب قبل دیدم. در حالی که احساس خوبی داشتم که توسط جمعیت شناسی متوجه شدم که به طور معمول من را نامرئی می دانست، احتمالا می توانستم بیرون بروم.

نوار هتل داخل بسته بندی شده بود، که تبدیل به هیچ مانعی برای نسخه کیم ک. از من نشد. چهار مرد بلافاصله کنار گذاشتند تا به من یک فضای گسترده سخاوتمندانه از فضای باریکی اختصاص دهند؛ حسن نیت من مجبور بودم که با قیمت عجیب و غریب پرداخت کنم، یادآوری تازه ای از این مرد روحانی که بسیار آسان است برای جلوگیری از آنکه یک پیراهن لباس پوشیدنی باشد شلوار جین.

تاریخ من به من اطلاع داد که او وارد شده است. من در اطراف مدفوع نوارم چرخیدم، مانند جولیا رابرتز در Pretty Woman احساس کردم که خودم را در کنار خیابان خود به نمایش می گذارم، به جز این که در مورد من، این معکوس معکوس بود.

به شوک من، واکنش او نه همه چیزهایی بود که از ریچارد جر متفاوت بود: "اوه، شما با شکوه نگاه می کنید،" او گفت، به من که کاملا جدید آشنایی به بالا و پایین است. من نمیتوانم این کاراکتر را حفظ کنم، نقطه من حدود 10 دقیقه را به موصل مسکو من فشرده کردم، به او درباره همه این آزمایشات گفتم. او توصیه کرد که من در این مأموریت های روزنامه نگاری بیشتر به کار خود ادامه دهم، چون من کاملا پاک می کنم، در صورتی که از دکمه های پایین و بیضی بزرگ استفاده نکردم. من توصیه می کنم او را برای رسیدن به سن 23 سالگی متقاعد سازم، که به طور قطعی از بزرگنمایی دکمه ها فرار می کند. از تمام توجه های غیر ضروری محروم شدم، من نوشیدم به پایان رسید و خواستار توقف خانه من شدم قبل از شام تغییر، احساس می کنم به عنوان یک شکست کامل.

چند روز بعد، من در یک خانه دوست بودم که یک لباس برای عروسی قرض بگیرم، زمانی که تصمیم گرفتم عکس های خود را از تلاش بی هدف من نشان بدهم. "اما مارینا، شما آن را اشتباه انجام دادید"، او گفت: "شما سعی کرد آن را نگاه کیت موش سرد، به جای آن را به نظر می رسد کیم کارداشیان سکسی".

او یک لباس Dolce & Gabbana گل رنگی خاکستری بیرون آورد، چیزی که کیم قطعا می توانست از آن استفاده کند، قبل از اینکه رنگش را از دست بدهد. سحر و جادو خیاطی ایتالیایی، هر منحنی بدن من را به کمال شگفت انگیز تعریف کرد و من را به عنوان یک زن در بهترین معنای کلمه احساس کرد. من می دانستم که من هیچ مشکلی با آن ندارم، آن را به یک عروسی، به Beekman، و یا فقط برای قدم زدن در اطراف غذاهای کل.

در پایان روز، شاید سبک کیم چندان خاصی از کدهای مد نیست، زیرا حالت ذهنی، جشن اعتماد و زنانه بودن است. در حالی که من از مدت کوتاهی از شلوار توری کوتاه و مانیکورهای چرمی عبور کرده ام و اینطور نیست، این بدان معنا نیست که من گاهی اوقات به اندازه ای که برای من مناسب است نگاه نکنم - مثل کیم کارداشیان غرب این کار را به گونه ای انجام می دهد که برای او مناسب باشد. شاید بعد از همه، رابطه جنس خودم را داشته باشم و هیچ وقت اشتباه نمیکنم.